سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کمتر کسی است که وقتی صحبت از سفر میشود یکی از زیباترین شعرهای تاریخ ادبیات ایران را به خاطر نیاورد.به کجا چنین شتابان،‌ گون از نسیم پرسید....

 استاد شفیعی کدکنی برای تدریس دانشگاه پرینستون آمریکا را انتخاب کرد و برای همیشه از ایران رفت.
محمدرضا شفیعی کدکنی از برجستهترین شاعران ایران زمین بود، که پنجشنبه گذشته خاک سرایش را برای همیشه ترک کرد
از چندی پیش خبر سفر غمانگیز استاد کدکنی دهان به دهان چرخید و کسی حاضر به قبول این واقعه تلخ نشد. کسی باور نمیکرد شاعر عاشقانههای سالهای اخیر با همه عشقی که به ایران داشت، دعوت دانشگاه پرینستون آمریکا را بپذیرد و کلاسهای درس و دانشجویان مشتاقش را تنها رها کند.
او نسیم ادبیات ایران بود، نسیمگونه از خاکش سفر کرد و همه عاشقان شعرهایش را که مثل گون ریشه در نوشتههایش داشتند تنها رها کرد.
او همانگونه که در اشعارش گفته بود دریادلانه از هیچ طوفانی نمیترسید. ولی گاه طوفانها آنقدر آرامش دریای دل شاعران را بر هم میزند که ترجیح میدهند درد غربت را به جان بخرند و در گزند حوادث این طوفانها نمانند.
او رفت تا همیشه جای خالی قلمش در ادبیات ایران باقی بماند سفرش به خیر اما دنیای شعر ما به کدکنیها نیازمند است.
حسرت نبرم به خواب آن مرداب
که آرام درون دشت شب خفته است
دریایم و نیست باکم از طوفان
دریا همه عمر خوابش آشفته است


   مدیر وبلاگ
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :10
بازدید دیروز :8
کل بازدید : 104697
کل یاداشته ها : 85


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ