سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مسأله اصلی این است که آیا اینترنت کنش‌های مردم‌سالارانه یا مصرف‌گرا را در جامعه تقویت می‌کند یا خیر؟ علت اصلی تمایز بین این مقوله، دوگانگی بین کنش‌های حکومتی و عمومی است که به نوعی در پی بازسازی نظام دولتی است. از سوی دیگر کنش‌های خصوصی نیز درجهت تأمین نیازهای فرد یا خانواده تأثیر گذار است. تعریف اولیه ی دموکراسی این است که بر اساس آن ملتی همگن پدید می آید و این ملت قانون اساسی را پدید می آورند. براساس چنین مفهومی، فهم ماهیت دموکراسی آسان می شود. چرا که این " مردم" هستند که قانون و ساختار حکومتی را پدید می آورند.

دانشمندان علوم سیاسی به طور فزاینده ای به پژوهش درخصوص ابعاد اجتماعی و سیاسی استفاده از اینترنت پرداخته اند. یک سایت بر حسب کارکردش در ساختن جامعه، حفظ جامعه و به همراه داشتن پیامدهای سیاسی است که نظر جامعه‌شناس و اندیشمندان سیاسی را به خود جلب می‌کند. با وجود روند شیوع این کارها،اینترنت از یک سو می‌تواند، در راستای افزایش علاقه ی اجتماعی یا شخصی انجام پذیرد و از سوی دیگر به سمت علاقه ی سیاسی و یا ...‌ سوق داده شود.
مسأله اصلی این است که آیا اینترنت کنش‌های مردم‌سالارانه یا مصرف‌گرا را در جامعه تقویت می‌کند یا خیر؟ علت اصلی تمایز بین این مقوله، دوگانگی بین کنش‌های حکومتی و عمومی است که به نوعی در پی بازسازی نظام دولتی است. از سوی دیگر کنش‌های خصوصی نیز درجهت تأمین نیازهای فرد یا خانواده تأثیر گذار است. تعریف اولیه ی دموکراسی این است که بر اساس آن ملتی همگن پدید می آید و این ملت قانون اساسی را پدید می آورند. براساس چنین مفهومی، فهم ماهیت دموکراسی آسان می شود. چرا که این " مردم" هستند که قانون و ساختار حکومتی را پدید می آورند.
این دیدگاه در قرن بیستم دچار دگرگونی های اساسی شد. در این زمان، مردم کم‌کم دقت تجربی این تعریف را در جامعه زیرسؤال بردند. افراد جامعه به مصرف کنندگانی تبدیل شدند که ذهنیتشان معطوف به برقراری ارتباط با دولت بود و به قضاوت درخصوص خدمات دولتی بیش از پرداختن به خرید کالا می پرداختند و به سود شخصی ناشی از آن اهمیت می دادند. در واقع همه ی ما یا مصرف‌کننده‌ایم یا دست کم از مزایای زیستن در جامعه‌ای قانونی استفاده می‌کنیم.
در این مقاله به این موضوع که چگونه اینترنت الگوهای کنش سیاسی و اجتماعی را با خود همراه می‌کند، می پردازیم. پرداختن به این مسئله نه تنها وابسته به بررسی کاربران (مصرف‌کننده) آنلاین و کنش‌های سیاسی است، بلکه مستلزم در نظر گرفتن کاربران آفلاین و کنش‌های سیاسی و نیز ارتباط آن با شیوه‌های مختلف درگیرکردن افراد جامعه به صورت هر دو فرم می باشد.
این مقاله بر اساس پژوهش‌های اندیشمندانی چون "رابرت پوتنام "(Robert Putnam)، "هنریک بنگ" (Henrik Bang) و همکارانشان، درخصوص نقش اینترنت در مشارکت سیاسی، نوشته شده است.
پرسشهایی که این مقاله در تلاش برای بررسی آن‌ها است، به شرح زیر می باشد:
1ـ چه رابطه‌ای بین همکاری با سازمآن‌ها در جامعه مدنی و نوع عضویت در یک جامعه سیاسی (مثلاً عضویت یا همکاری با یک رژیم سیاسی) وجود دارد؟
2 -چه رابطه‌ای بین روش‌های مختلف در انجمن‌ها، یعنی بین روش‌های مشارکت آنلاین و آفلاین و مشارکت سیاسی و اجتماعی وجود دارد؟
3 ـ کدام نحوه ی عضویت ( آفلاین یا آنلاین) در انجمن‌ها با نحوه ی عضویت ( آنلاین و آفلاین) در رژیم سیاسی مطابقت دارد؟
فرایند این پژوهش دو کمک نظری به ما می‌کند:
1 ـ این پژوهش وضعیت های آنلاین و آفلاین را، در رابطه با ارتباط و یا عضو شدن در انجمن‌ها، نشان خواهد داد.
2 ـ این پژوهش به درک ما، درخصوص نقش انجمن‌ها در شکل‌گیری و پیدایش هویت سیاسی معنا می‌بخشد.

اینترنت، شیوه‌های عضویت و جامعه مدنی
پژوهشگران بسیاری، چون "آنتونیو گرامشی" (Antonio Gramsci)، "بنیامین باربر" (Benjami Barber) و "فرانسیس فوکویاما" (Francis Fukuyama) از اهمیت زندگی اجتماعی برای دموکراسی در جامعه سیاسی سخن به میان آورده اند. این انجمن‌ها برای دموکراسی سودمند بوده اند. چرا که هم گردش علائق و سلیقه‌ها را در جامعه سیاسی تسهیل می‌کنند و هم نظام سیاسی ی پاسخگویی را به وجود می آورند. علاوه بر این، انجمن‌ها مکانیزم هایی برای اجتماعی کردن حق عضویت، در یک سیاست مردم‌سالار محسوب می شوند. می توان گفت این بخش، از نظریه ی "رابرت پوتنام" ،آن قسمت که از کاهش روابط اجتماعی سخن می گوید، یعنی "بولینگ به تنهایی" (Bowling Alone ) و نظریه ی "هنریک بنگ" در مورد حکومت فرهنگی (Culture Governance) و هم چنین نظریه ی "مارک پاستر" (Mark Poster) درباره ی رابطه ی کیفیت اطلاعات با ایجاد هویت‌های آنلاین گرفته شده است. اگرچه اساس تفکر، روش و نتایج پژوهش های این سه متفکر، با یکدیگر متفاوت است،با وجود این مواردی وجود دارد که نوعی هم پوشانی و ارتباط میان این سه دیدگاه را بوجود می آورد. این موارد عبارتند از:
• نیاز نظری به افقی نمودن ساختارهای حکومت
• ساختارهایی که مفاهیمی برای تحلیل کنش‌های سیاسی و هویت‌ساز و نیز مصرف کالا در جامعه ی سیاسی فراهم می‌کنند.

جامعه ی مدنی و مصرف‌گرایی
شهرت اصلی "الکس دو توکویل" (Alexis de Tocqueville) در ارائه ی نظریه ی است که می گوید: "موفقیت دموکراسی آمریکایی عمدتاً بر خواسته از تمایل آمریکایی‌ها به تشکیل انجمن ها است." در نظریه ی "نئوتوکویلین" (neo-Tocquevillian) "رابرت پوتنام"، این فرض وجود دارد که تقریباً مشارکت یا عضویت در هر انجمنی به لحاظ پیامدهای مردم‌سالارآن‌هاش، بهتر از عدم عضویت و مشارکت در آن است. "پوتنام" مفهوم دموکراسی را با اصطلاحات مصرف‌گرایانه، عملیاتی می‌کند. اصطلاحاتی که ناظر به کار‌آمدی خدمات دولتی و تبادلات دولت و شهروندان هستند. از نگاه او، عضویت در انجمن برای دموکراسی مفید است. چرا که اعضای سازمآن‌ها مهارت‌های ویژه‌ای برای یک شهروند مردم‌سالار ایجاد می‌کنند و این مسأله سبب می‌شود، آن‌ها همواره دولت خود را پاسخگو‌تر از گذشته کنند.
البته، اخیراً نگرانی‌هایی درخصوص کاهش حیات اجتماعی، انجمنی و اثرات اجتناب‌ناپذیر آن، بر شیوه‌های سنتی عضویت و مشارکت در سیاست، نظیر عضویت در احزاب پدید آمده است.
"پوتنام" افزایش تماشای تلویزیون را، به عنوان اولین عامل کاهش مشارکت افراد در انجمن‌ها بیان می کند. از سوی دیگر او در مورد تسهیلات اینترنت در خصوص سیر نزولی زندگی جمعی، تردید دارد. او به تعاملات رو در رو به عنوان ابزار ایجاد سرمایه ی اجتماعی، اولویت می‌دهد. با این وجود می گوید: "با اینکه تلویزیون تباهی محض است، اما بیشتر وقت مردم صرف تماشای آن می‌شود. با این حال اینترنت در مقایسه با آن، فضای اجتماعی بیشتری ایجاد می‌کند."

ارتباط جامعه مدنی با حکومت و کارگزاران
یکی از نکاتی که در پژوهش های انجام شده، به آن توجه چندانی نشده است، بررسی رابطه ی بین ارتباط با انجمن‌ها و ارتباط با مقامات و ادارات دولتی است.
چگونه عملکردهای روزمره جامعه به لحاظ سیاسی، بر حکومت و صاحبان قدرت در نظام سیاسی محلی تأثیر می‌گذارد؟
"هنریک بنگ" (Henrik Bang) اصطلاح "حکومت فرهنگی" (Culture Governance) را مطرح می‌کند. دولت فرهنگی به موقعیتی هدایت‌کننده اشاره دارد که در آن توسعه ی خود و مشارکت دولتی، پیش شرط لازم برای رفاه دولت‌ها است. در گزارش "بنگ"، تصمیمات سیاسی، دست کم در سطح محلی، صرفاً از طریق گفتمان نخبگان سیاسی تعیین نمی‌شود، بلکه طیف وسیعی از گروه‌های سیاسی موجود در این جامعه ی محلی، در این امر سهیم هستند. ممکن است برخی صرفاً به دلایل شخصی وارد عرصه و فعالیت های سیاسی شوند، اما در عین حال ممکن است بخواهند وارد تعاملی شوند که هدف و محور آن، بیان ایده‌ها، تصورات، هویت‌ها و چیزهای جدید دیگری باشد که اساساً با اهداف مورد تأیید حکومت همخوانی نداشته باشد. "میشل دو سرتو" (Michel de Certeau) پیش از مرگش در سال "1986" چنین پیشگویی کرده بود که آینده درخشانی را می‌بیند که وب و ایمیل به کاربران این امکان را می‌دهد تا گروه‌های فعال کوچکی ایجاد کنند. این امکانات قدرتی ناشی از افزایش آگاهی به آن‌ها خواهد داد.

جامعه ی مدنی و ارتباط های اینترنتی
پژوهش های پیشین در حوزه ی علوم سیاسی، اینترنت را ابزاری بی‌طرف می دانست که یا می‌توانست و یا نمی‌توانست، بازیگران اجتماعی را مجبور به انجام رفتارهای مختلف و تعیین شده، کند.
بسیاری از نظریه‌پردازان به ایجاد یک رنسانس در دموکراسی امیدوار بوده‌اند. اما در عین حال عمده پژوهش‌های علوم سیاسی حاکی از آن‌ است که اینترنت ساختارهای سیاسی و اجتماعی یکسان را تقویت می‌کند. و یا اینکه، عوامل تعیین‌کننده ی کنش‌های سیاسی را پدید می‌آورد. بنا به گفته ی "مارگولیس" و "ریسینک" (Margolis & Resnick) "حیات سیاسی در شبکه، گسترده است. اما بیرون از آن، حیات سیاسی توسعه یافته است." "هیل" و "هاگ" (Hill & Hughes) معتقدند، اینترنت یک تحول یا تغییر گسترده در پارادایم نیست، بلکه مکمل گفتمان سیاسی است. از نگاه این پژوهش‌ها، انسان عامل ثابتی است که از فناوری به روشهای خاصی استفاده می‌کند یا فناوری او را وادار می‌کند که به شیوه‌های خاصی رفتار کند. درست مانند توپ‌های بیلیارد که روی یک میز بیلیارد قرار گرفته‌اند.
یکی از پژوهشگران در سال 2001 به نام "پیپا نوریس" (Pippa Norris) درخصوص رابطه ی بین اینترنت و مشارکت سیاسی، سه احتمال را در نظر می‌گیرد:

1- سلسله ای از روابط بین علت و معلول، از مشارکت مدنی پیشین آغاز و تا استفاده از شبکه ادامه می‌یابد.
2 ـ علت اصلی استفاده از اینترنت و همچنان عملگرایی مدنی انجام یک فعالیت اجتماعی در جامعه است.
3ـ در سیاست دیجیتالی نوعی تعامل تقویت‌کننده ی دوجانبه وجود دارد که در درازمدت، به واسطه ی آن و در نتیجه ی کسب تجربه‌های فراوان، انتظار می‌رود، این فرایند بتواند مشارکت مدنی را در جهت مثبت تقویت کند.

توضیح بیشتری که از دیدگاه موردنظر "نوریس" به دست می آید این است که فناوری رسآن‌های، حلقه ای تقویت‌کننده و دو سویه ایجاد می‌کند. از نظر او طرح مفهومی، نشانگر یک هستی شناسی ماشین‌وار است که در آن حیات سیاسی و اجتماعی تحت حاکمیت ماشین‌ها قرار گرفته است. در این طرح، مشارکت مدنی ، افراد را وادار به استفاده از اینترنت می‌کند و استفاده از اینترنت سبب مشارکت مدنی می‌شود. یا اینکه هر یک از این دو، دیگری را درون یک حلقه ی تقویت‌کننده و دوسویه خلق می کنند. تحمیل اراده موجود در این دیدگاه را، به نفع دیدگاهی دیگر کنار می‌گذاریم. زیرا این دیدگاه دیگر، بیان‌گر آن است که هر مشارکتی با یک گروه، چه به صورت آنلاین و چه آفلاین، ‌صرف‌نظر از ذهنیت‌ها، تصمیمی کاملاً عادی و شخصی است.

کنش‌های سیاسی، اینترنت، کاربران و خلق هویت
با توجه به مکانیزم موجود در هستی شناسی، بخش اعظمی از ادبیات معاصر، دیدگاه دیگری درخصوص کنش‌های انسانی ارائه می‌دهد. از طرفی نگاه ما به اینترنت نگاهی عمیق نیست و از اصالت کمتری برخوردار است. رسانه‌ها و فضاهای عمومی، محلی برای مشارکت و ارتباط مردم با یکدیگر هستند. در حالیکه چنین فضاهایی، روابط بین مشارکت کنندگان را تشکیل می‌دهند.
بسیاری از منتقدان گمنام، روابط افراد و کاربران را که ناشی از عملکرد و ارتباط دیجیتالی اینترنت است، زیر سؤال می‌برند. و آن را نقطه مقابل ارتباط رودرروی افراد در جامعه می‌دانند. ارتباطی که اعتماد ایجاد می‌کند.

از سوی دیگر، متفکرانی چون "مارک پاستر" و "شرمی ترکل" (Mark Poster & Sherry Turkle) هستند که از اینترنت به این دلیل که فضایی برای جستجوی هویتی جدید ایجاد می‌کند، دفاع می‌کنند. این بدان معناست که فناوری‌های رسآن‌های مختلف امکانات متفاوتی را برای ارائه و عملکرد "خود " ارائه می‌کنند. در غیر این صورت افرادی که به دلیل نگرانی‌های اجتماعی یا عدم توانایی برقراری ارتباط با دیگر افراد جامعه، برای پیوستن به گروه‌ها، مردد هستند، می‌توانند در سایه ی گمنامی نسبی‌ای که شبکه ایجاد می‌کند، با احساس اطمینان بیشتر و یا به نوعی با اعتماد به نفس بیشتری در این گروه ها شرکت کرده، ارتباط بر قرار کنند. در واقع این گونه افراد با پنهان شدن در پس تاریخ اجتماعی پیشین و حتی در کالبد خاکی بدن خود احساس امنیت می کنند. همانگونه که "پاستر" (Poster) تأکید می کند: "در جوامع آنلاین، فرد خود را خلق می‌کند و می‌داند که دیگران نیز خود را خلق می‌کنند. در عین حال، هر فرد از طریق ابداعات دیگران، آن‌ها را مورد تمسخر قرار می دهد.
با این تفاسیر می توان گفت که اینترنت فضای جدیدی برای خلق و تشکیل هویت‌هاست. بنا به گفته ی "بروس گرنبک" (Bruce Gronbeck) "مشارکت مدنی عبارت از فهم ساخت و حفظ هویت سیاسی است. از لحاظ سیاسی هیچ‌جا جذاب‌تر از فهرست های پست الکترونیک و اتاق‌های گفتگو (‍Chat Rooms) نیست. در این فضاها افراد سیاست‌های خود را اشاعه می دهند و هویت‌های فردی و جمعی خود را خلق‌ می کنند."

طرح دیگری که در این پژوهش از آن استفاده می کنیم، بر ساخت هویت سیاسی از طریق مشارکت سیاسی آنلاین و آفلاین افراد جامعه تأکید دارد. این طرح به سه دلیل مناسب تر از طرح اقتصادی واقعی‌ است که اساس نظریه ی "پوتنام" را تشکیل می‌دهد.

دلیل اول: همانگونه که پیش‌تر گفته شد، تصور سیاسی "پوتنام" به یک مدل مصرفی سیاسی دموکراتیک محدود می‌شود.
دلیل دوم: طرح ما بر فرضیه های مبهم و یا متافیزیکی استوار نیست، تا یک موضوع اقتصادی، فرد محور و مصرفی را تا سطح جهانی گسترش دهد. بلکه برعکس، ما فرد را بیشتر یک مقوله ی تجربی می‌دانیم تا یک فرضیه فلسفی نخستین.
دلیل سوم و آخر اینکه، "پوتنام" با یک مشکل مفهومی مواجه است. و آن این است، که چگونه شبکه‌‌های دوجانبه ی موجود در جامعه می توانند، با وادار کردن افراد به واسطه ی ترس و هراس، قربانیان خود را انتخاب کنند. و یا اینکه با وادار کردن به استفاده بیشتر از اینترنت، مورد سوءاستفاده اعضاء قرار گیرند.

درمقابل، ما بر این باوریم که هویت از طریق کنش‌ سیاسی در سطح جامعه شکل‌ می‌گیرد. از آنجا که سلیقه ها از هویت جداست، اعضای جامعه همچنان صمیمانه به کنش ادامه می‌دهند. چرا که ما انسا‌نیم و همواره درحال تغییر و تحول هستیم. از این لحاظ، ترکیبی از نظریه ی "هنریک بنگ" (Henrik Bang) مبنی بر عملکردهای روزمره به عنوان جایگاه مشارکت سیاسی و تعیین هویت سیاسی و پژوهش "پاستر" (Poster) درخصوص اقدامات مربوط به خلق هویت، اصول مناسب تر و قابل قبول تری را برای تحلیل ارائه می‌دهند. ما در این جا بر کنش های هویتی مصرف گرا و مردم سالارانه ی اعضای یک جامعه سیاسی تأکید داریم.

اطلاعات
اطلاعات ما از تحقیقات و پژوهشی که در 12 منطقه ی آماری شهری (MSA) در تابستان 2003 انجام شد، به دست آمده است. این مناطق، اساساً بر اساس دارا بودن امکانات و دسترسی بیشتر به اینترنت در منزل انتخاب شده‌ بودند. اگر اینترنت در حال تغییر دادن کنش‌های اجتماعی و سیاسی در آمریکاست، پس ما در جوامع شاهد بیشترین تحول ممکن هستیم. این مناطق انتخابی، جوامع ثروتمندی را در خود جای داده است. انتخاب شهرها، با توجه به این ویژ گی بوده است.
پرسشهای مربوط به شیوه‌های تعامل با جامعه به صورت آفلاین و پرسشهای مربوط به تعامل با مؤسسه های دولتی، چه به صورت آنلاین و چه به صورت آفلاین، به صورت انفردی پرسیده نشد، بلکه بیشتر از خانواده‌ها پرسیده شد.

از طرفی، پرسشهای مربوط به شیوه‌های مشارکت از فرد فرد پاسخ‌دهنده‌ها پرسیده شد. ما این طرح پژوهشی را، هم به دلایل عملی و هم به دلایل نظری انتخاب کردیم.
دلیل اول اینکه، پژوهش های قبلی نشان می‌دهند که رفتارهای سیاسی آفلاین عملکرد های مجزایی نیستند، بلکه در بافت الگوهای اجتماعی ای روی می‌دهند که مهمترین آن‌ها خانواده‌ است. با وجود این مشخصه، ارتباط آنلاین با گروه‌ها و سازمآن‌ها، تضعیف فضای هنجاری خانواده است. زیرا که وب گردی یا آنلاین بودن، کنشی انفرادی است که درخلوتی نسبی صورت می گیرد.
دلیل دوم آنکه، این پژوهش، پرسشهایی را درخصوص رفتارهای آنلاین و آفلاین مطرح می‌کند که تقریباً قابل مقایسه نیستند. با این حال، ما همچنان می‌توانیم نتایجی را از بافت اجتماعی با توجه به متغیرهایی که در سطح رفتارهای آنلاین فردی و خانوادگی سنجیده می‌شوند، استخراج کنیم. علاوه بر این، عدم مقایسه ی سطوح این مجموعه، روابط بین مجموعه کنش‌ها را کاهش می‌دهد. یعنی اینکه نتایج به جای آنکه منجر به ایجاد روابط کاذب بین کنش‌ها شود، به ایجاد روابط بدلی بین کنش ها می انجامد.

سومین دلیل اینکه، ما در عمل چنین قضاوت کردیم که موانع ‌شناختی ی مربوط به آگاهی پاسخ‌دهندگان از عادت‌های وب گردی اعضای خانواده، به مسائلی که ربطی به خانواده ندارد، آنقدر زیاد است که نمی‌توانیم انتظار پاسخ‌های قابل اعتمادی داشته باشیم.

و آخر اینکه، در مواقع لزوم به منظور تحلیل بیشتر الگوهای پاسخگویی، بین عوامل متغیر و تفاوت بین تأثیرات مجموعه و خانواده، برای مثال، محل اجتماعی شدن پاسخ‌دهنده، از روش پاسخگویی موردی استفاده کردیم.

توپوگرافی و مسیر دهی زندگی جمعی آنلاین و آفلاین
"رابرت پوتنام" با انتشار مقاله ی خود تحت عنوان "کاهش روابط اجتماعی"، باعث شد که نگرانی‌های بسیاری درخصوص زندگی جمعی در آمریکا به وجود بیاید.
گروه خوشبین جامعه امیدوار هستند که اینترنت بتواند جلوی این رکود را بگیرد. چرا که اینترنت می‌تواند ارتباط‌های آفلاین را توسعه دهد. این در حالی است که گروه بدبینان این مسأله را مطرح می‌کنند که اینترنت ممکن است جای زندگی جمعی آفلاین را بگیرد. و در بهترین حالت، ممکن است جایگزین مناسبی نباشد. علاوه بر آن، نگرانی‌هایی در این خصوص وجود دارد که آیا ارتباط با جامعه ی مدنی Tجایگزینی برای مشارکت در جامعه سیاسی است یا خیر؟ در ادامه به بررسی دغدغه‌های مربوط به عملکردهای جمعی آفلاین می‌پردازیم. در ضمن، به پرسشهای پژوهشی زیر هم توجهی ویژه داریم:
1ـ آیا ارتباط‌های آنلاین گروه‌ها جای زندگی جمعی آفلاین را خواهد گرفت؟
2 ـ افراد چه به صورت آنلاین و چه به صورت آفلاین، عضو کدام انجمن‌ها می‌شوند؟

اینترنت:جایگزین یا مکمل زندگی جمعی آفلاین؟
ما زندگی جمعی را بر حسب چهار روش مشارکت جمعی آفلاین و کنش‌های مربوط به ارتباط گروه آنلاین بررسی می‌کنیم. این چهار روش مشارکت جمعی آفلاین عبارتند از:
نوع مشارکت جمعی
• عضو یک کلوپ یا سازمان
• مشارکت در فعالیت های محلی
• طراحی یک فعالیت محلی
• داشتن سمت در یک کلوپ یا سازمان محلی
پاسخ‌های جمع آوری شده بلی یا خیر بودند. و نتایج حاصله بیانگر این مسئله بود که آیا اعضای خانواده پاسخ‌دهنده، در سال گذشته در فعالیت های محلی مشارکت داشته‌اند یا خیر.
چهار روش ارتباط آنلاین با سازمآن‌ها بدین قرار است:
نوع ارتباط سازمانی آنلاین
• گروه محلی کوچک یا انجمن
• سرگرمی یا گروه فعال
• گروه سیاسی یا دارای گرایش خاص
• سازمان یا گروه های مذهبی
از هر پاسخ‌دهنده پرسیده می‌شد که اغلب چگونه با هر گروه ارتباط دارند. گزینه‌های پاسخ به شرح زیر بود:
1. زیاد
2. برخی اوقات
3. به ندرت
4. هیچ وقت
از نظر ما دو پاسخ به "ندرت" و "هیچ وقت"، نشان دهنده ی این است که ارتباط با این گروه‌ها چندان نمی‌تواند به مانند یک کنش جمعی در ساخت و شکل‌گیری هویت افراد تأثیر داشته باشد.
نکته:برای هریک از فعالیت های آفلاین، این درصد به پاسخ مثبت خانواده ها مبنی بر شرکت آن‌ها در فعالیتی خاص اشاره دارد. هریک از فعالیت های آنلاین به درصد پاسخ دهندگانی اشاره دارد که ارتباطشان با یک گروه آنلاین، به واسطه ی یکی از دو گزینه ی "اغلب" یا "برخی اوقات" نشان داده شده است.
جای تعجب نیست که اکثر افرادی که اغلب در فعالیت‌های آفلاین شرکت می‌کنند، در اجتماع همسایه‌ها و کلوپ‌ها بیشتر حضور می‌یابند تا طراحی یک رویداد محلی و قبول سمت در سازمان یا کلوپ محلی. این فعالیت‌ها به حسب زمان انجام، متفاوت هستند. پاسخ‌دهندگان گزارش می‌دهند که به هنگام ارتباط آنلاین، آن‌ها عمدتاً بدین ترتیب با گروه‌ها ارتباط دارند:
• گروه‌های خاصی که به آن‌ها علاقه دارند.
• سرگرمی خاصی را در آن‌ها سراغ دارند.
• انجمن‌ها یا گروه‌های اجتماعی
• گروه‌های سیاسی یا دارای گرایش خاص
• گروه‌های مذهبی.
نتایج فوق با این پیش فرض مطابق است که فعالیت‌های اجتماعی در قیاس با فعالیت‌های سیاسی عام‌تر هستند. همچنین، ارتباط محدود با گروه‌های مذهبی، با پژوهش های قبلی که نشانگر تمایل پایین کاربران اینترنت به امور دینی بود، سازگاری دارد .
برای هر یک از فعالیت‌های سیاسی، درصد پاسخ مثبت خانواده‌ها بر شرکت آن‌ها در یک فعالیت‌ خاص اشاره دارد. و برای هر یک از فعالیت‌های آنلاین، درصد به پاسخ‌دهندگانی اشاره دارد که ارتباطشان با یک گروه آنلاین، با یکی از دو گزینه ی زیاد یا برخی اوقات نشان داده‌ شده است.
این نتایج مربوط به یک مدل مکانی" اقلیدسی" (Euclidean) دوبعدی است که در آن فعالیت‌های آنلاین به صورت متغیرهای دوتایی ثبت می‌شوند.
این روش، داده‌ها را بر حسب اختلاف در الگوهای پاسخ ترسیم می‌کند. بنابراین، هر چه الگوهای پاسخ منسجم‌تر باشند، محرک‌ها (انگیزه‌های افراد، از جمله ی محرک‌ها هستند.) دقیق‌تر ترسیم می‌شوند. و هرچه الگوهای پاسخ نا همگون باشند، محرک ها ناهمگن‌تر ترسیم می‌شوند. ما در این پژوهش متوجه شدیم که این هشت محرک، به ترتیب در امتداد بعدهایی قرار می‌گیرند که با گروه‌های سیاسی، اجتماعی و گروه ارتباط آفلاین، آنلاین مطابقت دارند.
آنچه در اینجا حائز اهمیت است این است که این بعدها، از این موضع پشتیبانی می‌کنند که ارتباط آنلاین و شیوه‌های مشارکت آفلاین در زندگی جمعی می‌توانند جایگزین یکدیگر شوند. ارتباط آنلاین با یک گروه سرگرمی، گروه سیاسی، گروه جمعی (اجتماعی) و یک گروه مذهبی، همه در سوی منفی گستره ی آنلاین،آفلاین قرار دارند. حال آنکه طراحی یک فعالیت محلی، حضور در یک فعالیت محلی، عضویت در یک سازمان یا کلوپ محلی و داشتن سمت در یک سازمان یا کلوپ محلی، همه در سوی مثبت گستره ی آنلاین، آفلاین قرار دارند. پس از این می‌‌توان این روابط را، با بررسی فواصل هماهنگ بین هرمورد توضیح داد.
اطلاعات مکانی بیانگر این نکته است که گروه های بسیار نزدیک به هم، همه در یک سوی گستره ی آنلاین، آفلاین قرار دارند. در بعد آنلاین، نزدیک‌ترین گروه ‌ها از این قرار هستند:
• گروه‌های سیاسی آنلاین با گروه‌های اجتماعی آنلاین
• گروه‌های اجتماعی آنلاین با گروه‌های مذهبی آنلاین
• گروه‌های مذهبی آنلاین با گروه‌های سیاسی آنلاین
و در سوی آفلاین این گروه‌ها قرار دارند:
• حضور در فعالیت های محلی با عضویت در سازمان یا گروه محلی
• طراحی یک فعالیت محلی با داشتن سمت در سازمان یا کلوپ محلی
علاوه بر این، نتایج نشان می دهد که ارتباط با گروه‌های کاری یا سرگرمی در آخرین سطح ارتباط آنلاین و در دورترین نقطه فعالیت‌های آفلاین قرار دارد. این فعالیت‌ها به تدریج به فعالیت‌های سیاسی نظیر طراحی فعالیت های محلی و داشتن سمت در یک سازمان پیوند می‌خورند. به همین صورت، ارتباط آنلاین با یک گروه اجتماعی یا یک انجمن از نزدیکترین مشابه آفلاینی آن یعنی عضویت در یک سازمان یا کلوپ محلی، فاصله دارد. در حالی که این‌ فاصله یک سوم ارتباط آنلاین گروه‌‌های سیاسی و کمتر از یک دوم فاصله ی ارتباط آنلاین گروه‌های مذهبی است.
با این وجود، این تفاوت می‌تواند دلایل متعددی داشته باشد. مثلاً سهولت یا دشواری دسترسی به اینترنت یا سهولت و دشواری فعالیت‌های مختلف آنلاین و آفلاین و ... .
به عنوان مثال، ملاقات با یک گروه در یک وب‌سایت بسیار آسان‌تر از حضور در یک جلسه است که خود نیازمند یکسری هماهنگی های از پیش تعیین شده است. همچنین، تفاوت میان آنلاین و آفلاین تنها می‌تواند تفاوت بین موارد آفلاین مربوط به فرد، در مقابل موارد آنلاین مربوط به پاسخ‌دهنده باشد. ما با استفاده از روش پاسخ موردی، می‌توانیم نسبت‌های بین متغیر مشترک عینی در هر جفت از موارد و یک متغیر مشترک فرضی که بیانگر عدم اشتباه "گاتمن" (Guttman) در داده‌ها است را تحلیل کنیم. این روش همچنین به ما می‌گوید که آیا روابط عینی صرفاً نتیجه سطوح متفاوت اطلاعات است یا برخی از خانواده‌ها مکانی ویژه برای فعالیت‌هایی خاص هستند.
حداکثر متغیر مشترک احتمالی که پاسخ درستی برای فعالیت مشترک در هر جفت از موارد است، موارد انفرادی هستند. ارزش های ضرایب به دست آمده، طیفی از صفر تا 1 را دربر می گیرد. 1 که دلالت بر 100% اختلافات موجود در الگوی پاسخ دارد، "اشتباهات گاتمن" است. این روش برگرفته از کتاب "مقدمه ای بر نظریه ی واکنش مورد غیرپارامتری اسیجتسما و مولنار" (Sijtsma & Molenaar) است که ضریب میزان در هر جفت از موارد با استفاده از آن به دست می آید.

در این الگو صرفاً موضوع، دشوار بودن فعالیت‌های آنلاین و یا آفلاین برای پاسخ‌دهنده‌ها نیست. حتی در شرایط کاملاً یکسان - به استثنای چند مورد- تغییرات بسیاری را در شیوه‌های مشارکت آنلاین و آفلاین می بینیم. همچنین، این الگوهای پاسخ، بیان کننده ی این موضوع هستند که عضویت آفلاین در کلوپ و حضور در فعالیت های محلی با فعالیت‌های سازمانی آفلاین، مانند داشتن سمت در یک سازمان، کلوپ یا طراحی یک فعالیت محلی، می باشد. یعنی در یک رده هستند. در عین حال رابطه ی مشابهی بین ارتباط با گروه‌های آنلاین و مشارکت در نقش‌های مدیریت دیده نمی شود. در عوض این اطلاعات بیانگر آن هستند که خانواده‌هایی که اعضای آن‌ها در سمت‌های مدیریتی هستند، ازاینترنت برای ارتباط با گروه‌های اجتماعی محلی استفاده نمی‌کنند. این مسئله با یافته ها ی قبلی ما مبنی بر اینکه ارتباط آنلاین با گروه‌های اجتماعی در مقایسه با گروه‌های آفلاین، ارتباط ضعیف‌تری با جامعه برقرار می‌کند، همخوانی دارد. اطلاعات ما برای رد این احتمال که در مواردی، افرادی که غیر از پاسخ‌دهنده‌ها مشارکت می‌کنند و دارای سمت‌های مدیریت آفلاین هستند و ممکن است از اینترنت برای ارتباط با گروه‌های اجتماعی و سرگرمی استفاده کنند، کافی نیست. زیرا که ارتباط با این گروه‌ها در مقایسه با سمت‌های مدیریت آفلاین شایع‌تر است. در نتیجه ما می‌توانیم با اطمینان بیشتری به یافته‌هایمان اتکا و استدلال کنیم.

الگوی فوق سه استثناء دارد. عجیب ترین استثناء، شباهت الگوهای پاسخ بین ارتباط آنلاین با گروه‌های مذهبی و عضویت آفلاین با کلوپ‌ها است. این استثناء در آخرین نقطه ی انقطاع پژوهش ما قرار دارد و درنتیجه مقایسات طولی بیشتری را که به واسطه ی "ام دی اس" (MDS ) رایج است، به وجود می آورد. این مسئله حاکی از آن است که خانواده‌هایی که اعضای آن‌ها عضو کلوپ هستند یا کاملاً در فعالیتی مشارکت می‌کنند و یا به طور کلی با گروه‌های مذهبی آنلاین ارتباط ندارند. همچنین، آن‌هایی که با گروه‌های مذهبی آنلاین ارتباط دارند، افرادی هستند که اعضای خانواده‌شان به طور آفلاین عضو کلوپ‌ها هستند. انحرافات قابل توجه‌تر نیز متعلق به کسانی است که به صورت آنلاین با گروه‌های جمعی ارتباط دارند. و نیز خانواده‌هایی که اعضای آن‌ها به طور آفلاین عضو سازمآن‌ها یا کلوپ‌ها هستند و یا افرادی که در فعالیت های جمعی شرکت می کنند .در اینجا رابطه ی "گاتمن" (Guttman) به خوبی حفظ شده است. به نظر می‌رسد، خانواده‌هایی که اعضای آن‌ها به طور آفلاین عضو سازمآن‌ها هستند، (یا کلاً در فعالیتی مشارکت دارند) با توجه به میزان محاسبه شده، الزاماً به طور آنلاین با گروه‌های جمعی ارتباط ندارند. با وجود این، پاسخ‌دهندگانی که به طور آنلاین با گروه‌های جمعی ارتباط دارند، اکثراً از خانواده‌هایی هستند که اعضای آن‌ها ارتباط آفلاین دارند. این مسأله نشان می‌دهد، خانواده‌هایی که اعضای آن‌ها در فعالیت های اطراف خود مشارکت می‌کنند، به طور کلی در ارتباط آنلاین با گروه‌های جمعی ارتباط ندارند. همچنین، پاسخ‌دهندگانی که با گروه‌های جمعی ارتباط آنلاین دارند، از خانواده‌هایی‌ هستد که در فعالیت های اطراف خود مشارکت دارند. این روابط چراغ سبزی برای رسیدن به آن نتیجه و پیش فرضی است که معتقد است، اینترنت نقش بسیاری در ساختن عملکردهای جمعی آفلاین افراد ندارد.
به طور کلی می توان این چنین نتیجه گرفت که رویارویی آنلاین و آفلاین، ارتباط ضعیفی در زندگی جمعی آفلاین دارد. یعنی این احتمال وجود دارد که اینترنت در ارتباط با مبادلات و تعاملات جمعی آفلاین مورد استفاده قرار گیرد. ولی الزاماً این کنش‌های اجتماعی شامل سمت‌های مدیریت در جامعه سیاسی یا سازمآن‌های شبه سیاسی آن نمی‌شود. از این رو، در کنش‌های آنلاین برای مشارکت جمعی جایی وجود ندارد که افراد بتوانند هویت مربوط به سمت‌های مدیریت را در آن ایجاد کنند. افرادی که به طور آنلاین با گروه‌های جمعی ارتباط دارند نیز ممکن است، به سازمآن‌ها و کلوپ‌های محلی جامعه بپیوندند.در عین حال، به نظر نمی‌رسد که تمایلی برای پذیرش نقش‌ها و سمت‌های مدیریت در زندگی اجتماعی ندارند. این مسئله حاکی از آن است که اینترنت در مقایسه با خانواده ای که اعضای آن با جامعه ارتباط آفلاین دارند، برقراری ارتباط، به لحاظ جمعی بودن، بسیار ضعیف‌تر است.

 

نویسندگان: مایکل جی. جنسن- جیمز ان. دنزیگر و آلادی  ونکاتیش

ترجمه: هلن صدیق بنای

 

   مدیر وبلاگ
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :5
بازدید دیروز :7
کل بازدید : 103122
کل یاداشته ها : 85


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ