سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بر سر کاج بلند و سبز باغ همسایه ما
عطر آزادی خود را می‌بویند

من به آزادی مرغان قفس می‌اندیشم
نه به پرواز و نگاه آنان

من به آن لحظه می‌اندیشم
که در آن رخصت پرواز کبوتر‌هاست
من به آن هلهله گنجشگان می‌نگرم
که به هنگام غروب

چشم‌ها را به افق می‌دوزم
کاش مردی به فراز کوه
با دو مشعل در دست
مثل خورشیدی
در ظلمت قلب من
ظاهر می‌شد...

چشم‌ها را به افق می‌دوزم
کاش دستی ز زمین می‌رویید
و درخت دگری بر تن دشت سیه می‌کاشت
کاش دستی ز زمین می‌رویید...

من به آزادی مرغان قفس
می‌اندیشم...
رشت/ پاییز 1343
   مدیر وبلاگ
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :76
بازدید دیروز :3
کل بازدید : 104577
کل یاداشته ها : 85


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ