انسان در مقابل سرما و گرما نیاز به پوشش را احساس کرد و در پی پوشیدن بدن خویش برآمد و چاره ای اندیشید. می توان گفت پس از غذا و هوا هیچ چیز به اندازه لباس برای انسان ضروری نیست. شاید به همین علت است که یکی از مهمترین کارهای بشر اختراع پوشش و لباس بوده است.لباس به غیر از پوشاندن جسم انسان از گرما و سرما نیاز به زیبایی و زیباجویی روان او را هم ارضا می کند.دین مبین اسلام نیاز به زیبایی انسان را محترم می شمارد و توصیه های زیادی درباره لباس دارد. در بحارالانوار آمده است: لباس به تن کن و زیبا شو، بدرستی که خداوند زیباست و زیبایی را دوست می دارد ولی باید از مال حلال باشد.جامعه ما امروز درگیر مسئله ای به نام پوشش و لباس ملی است و هر بار که صحبت از لباس ملی و طراحی آن به میان می آید این سؤال به مطرح می شود که ساختن جامعه ای پویا _ شاد و سرزنده به چه ابزارها و روشهایی نیاز دارد؟
اینکه صرفاً بگوییم می خواهیم جلوی مدهای غربی را بگیریم و برای نوع لباس پوشیدن مردم طرح دهیم و قانون وضع کنیم چقدر منطقی به نظر می رسد؟در تاثیرگذاری رسانه های کشورهای غربی (از طریق ماهواره _ سینما _ کتاب و...) بر روی فرهنگمان شکی نیست اما آیا دولتمردان و متفکران فرهنگی ما الگوی جذابی به جوان پر از سؤال و شور و نشاط ایرانی ارائه داده اند و کوششی در جهت فرهنگ سازی برای نسل جوان ایران _ اسلامی انجام شده است؟برای بررسی مسئله مد و لباس به دیدار آقای منصور بهرامی مدیر انجمن تحلیل رفتار متقابل ایران رفتیم و با ایشان به گفتگو نشستیم. حاصل این گفت را در ادامه می خوانید.
* مد از نظر روان شناختی چه تعریفی دارد؟
- می توان گفت ما سه موضوع نزدیک و شبیه به هم در این مبحث داریم ۱ _ مد ۲ _ تقلید ۳- پیروی که هر کدام از اینها بصورت زنجیره ای بهم مرتبط و متصل هستند.
هر ۳ موضوع بالا بسیاری اوقات شبیه انجام یک عمل (بطور مثال پاکیزه شدن) با درجات وسواس بسیار نزدیک به هم هستند و بسیاری از اوقات هم مرز مشخص و دقیقی بین آنها وجود ندارد و به اصطلاح همپوشانی دارند، ولی در هر صورت داشتن الگوها، باورها و کسب توجه از ابزار اصلی مدگرایی محسوب می شوند.
به طور معمول هر رفتار و یا گفتاری که با توجه به ارزشها و یا ضدارزشهای جامعه صورت بگیرد و به نوعی موجب کسب توجه و از دیدگاه تحلیل رفتار به نوعی نوازش نمایشی محسوب شود به آن مد می گوییم.
*مدیا نوازش نمایشی را از دیدگاه تحلیل رفتار بیشتر توضیح دهید.
- انسان در هر ارتباط متقابلی بدنبال کسب نوازش و توجه است. به طور کلی می توان گفت: نوازش عبارتست از توجه به حضور دیگری که ممکن است به صورت تماس جسمانی _ تماس دیداری (نگاه کردن) و یا کلامی باشد که نیاز انسان به توجه و تایید از سوی دیگران را ارضا نماید.
در واقع نوازش واحدی از توجه است که در فرد ایجاد انگیزه می کند، نوازش مورد نیاز بشر است و در صورت محروم شدن از آن احساس طردشدگی بوجود می آید.
میل به نوازش در هر فرد با اشخاص دیگر متفاوت است اما نیاز به نوازش در تمام انسانها وجود دارد. نوازش نمایشی یکی از اشکال نوازش است. افرادی که از طریق تغییر در شکل ظاهری خود (لباس پوشیدن _ آرایش کردن و....) و یا رفتارهای خاص مانند سیگار کشیدن، رانندگی بصورت غیرمعمول و یا از طریق غیرکلامی مانند افرادی که از الفاظ خاص خارجی (بیگانه) را در محاوره های روزمره خود بکار می برند و یا کسانی که از جواهرات بصورت غیرمعمول استفاده می کنند، به نوعی درصدد جلب توجه از طریق نوازشهای نمایشی هستند.
* مد را به چند دسته می توان تقسیم کرد؟
- به دو دسته؛ مدهای ارزشی و غیر ارزشی. مد خاصی در یک زمان می تواند شکل ارزشی داشته باشد و در زمانی دیگر شکل ضدارزشی پیدا کند به عنوان مثال سیگار کشیدن در سالهای دهه ۶۰ میلادی در اروپا به نوعی موجب کسب توجه از طریق نوازشهای نمایشی بوده است (ارزش بوده) در صورتی که امروز همین عمل به نوعی ضدارزش است و یا در مورد چاقی و لاغری که در یک زمان (سالهای دور) خانمهای چاق به نوعی الگوهای مد بودند در صورتی که بعد از مدتی این مسئله تغییر کرده و خانم هایی که استخوان بندی ریز داشتند الگوهای مد روز شدند.
* تاثیرات مد بر روی خانواده و جامعه چیست و نحوه برخورد با آن چگونه باید باشد؟
- چون مد پذیرش یک الگوی رفتاری جدید است و تغییر در رفتار فرد تاثیر مستقیم بر روی فرهنگ خانواده و جامعه دارد برای هرگونه برخورد اعم از پذیرش و یا نفی آن که به نوعی ظاهرگرایی و فرم گرایی محسوب می شود باید از ابزار فرهنگی استفاده کرد و نباید فراموش شود که هیچ فرهنگی را با جبر و قانون نمی توان به مردم تحمیل کرد.
به طور مثال در زمان حکومت پهلوی اول با زور و ارعاب سعی به برداشتن حجاب زنان داشتند. (کشف حجاب) و نتایج مقاومتی که از طرف مردم در برابر این تصمیم نسنجیده و غیرمنطقی صورت گرفت را هم می دانیم پس باورهای فرهنگی مردم را با دستورات حکومتی و قانون و به زور نمی توان نفی کرد و یا تغییر داد. به نظر من دولت فقط باید سیاستگذاری کند و با جایگزینی ارزشهای مورد باور عموم مردم فرهنگ سازی را به خود مردم بسپارد.
* آیا مد می تواند تبدیل به بخشی از فرهنگ جامعه شود؟
- بله می تواند. علاقه به مد ابتدا در بین مردم یک جامعه بوجود می آید بعد به صورت عادت در می آید و تدریجاً بخشی از فرهنگ جامعه می گردد. این مد هر چقدر با باورهای سنتی، فرهنگی و دینی یک جامعه همسویی داشته باشد سریعتر جای خود را در میان فرهنگ مردم باز می کند و در میان آنان رسوب می نماید. خارج از اینکه این باور از نظر قانونی هنجار و یا ناهنجار باشد.
* چرا زنان نسبت به مردان گرایش بیشتری نسبت به مد دارند؟
- بخشی از این گرایش به خاطر نوع جنسیت فرد، غریزی است ولی به لحاظ عدم امکان کسب توجه از طریق فعالیت های اجتماعی و حضور در جامعه و کسب نوازشهای نمایشی گرایش زنان به مد قوی تر از مردان است.
* تعریف پوشش مناسب چیست و تاثیر آن بر شخصیت فرد چگونه است؟
- پوشش به نوعی ریشه در فرهنگ و رسوم هر جامعه ای دارد و عوامل مذهبی _ جغرافیایی _ اقتصادی و فرهنگی تاثیر مستقیم در شکل نوع پوشش افراد آن جامعه دارد بطوریکه بصورت کاملاً سنتی و فرهنگی رنگ لباس فرد می تواند سبب ایجاد ارتباط غیرکلامی شود. مانند پوشیدن لباس تیره و سیاه در مراسم عزاداری برای ابراز همدردی و غم و اندوه و یا لباس روشن و سفید برای مراسم عروسی و جشنها برای ابراز غیرکلامی شادی و سرور فرد و یا کت و شلوار تیره بصورت رسمی برای سیاستمداران.
انتخاب پوشش مناسب با توجه به روحیات و باورهای هر فرد تاثیر مستقیم بر احساس هویت وی دارد. اگر با دقت به تجربه تاریخی کشورهای دیگر نگاه کنیم کشورهایی که سعی در جایگزینی یک پوشش حکومتی و متحدالشکل برای تمام افراد جامعه بدون در نظر گرفتن تفاوت فرهنگها و ارزشهای مردم داشته اند شکست خورده اند (بطور مثال کشور چین در زمان انقلاب مائو و یا اتحاد جماهیر شوروی).
* از نظر روان شناختی چه افرادی به پوششهای غیرمعمول گرایش دارند؟
- مدگرایی بیشتر در بین جوانانی مشاهده می شود که در زمان شکل گیری و بلوغ شخصیتی خود هستند. در حالت مثبت با الگوبرداری از رفتارهای همسو با فرهنگ و جامعه در جهت درست حرکت می کنند و در حالت دیگر(منفی) به سمت سرکشی و تمرد از قوانین و فرهنگ جامعه می روند، که در هر دو حالت پیام «من هستم!» را با رفتارهای خاص خودشان به محیط اطرافشان اعلام می کنند. اینجاست که باید با مدگرایی بصورت ریشه ای برخورد شود و بدنبال علت این رفتارها بود.
اصولاً کودک _ نوجوان و جوانانی که از نظر شخصیتی مورد تایید خانواده _ فرهنگ و جامعه خود قرار نگیرند بدنبال گروههای هم سن و مدگرایی می روند.
حتی از بعد سیاسی گاهی پیروی از مد نوعی مقاومت در برابر جریانهای قانونی و فرهنگی جامعه است.
* شما مدگرایی را چگونه ارزیابی می کنید؟
- چنانچه هر نوع مدگرایی موجب صدمه رسیدن روحی جسمی و روانی به خود و دیگران نشود و در یک تعادل احساسی _ منطقی قرار بگیرد کاملاً از دیدگاه من قابل قبول است.
* مد چه جایگاهی از دیدگاه بازیهای روانی دارد؟
- بازیهای روانی ابتدا بین کودک و والدین مبادله می شود و کودک در این بازی برای کسب توجه مهارت می کند.
مثل بازی روانی «مال من بهتره» و یا «ببین من چه کارهایی می تونم انجام بدم (بکنم)» و... مثال واضح این بازی روانی در بین نوجوانان جلب توجه از طریق تحسین شدن لباس و کفش اوست و یا انجام کارهای غیرعادی (معمول) که این هم برای کسب توجه دیگران صورت می گیرد.
* تصویب قوانین و اعمال سلایق حکومتی تا چه اندازه می تواند مانع از رسوخ دیگر فرهنگ ها در جامعه ما شود؟
- می توانم بگویم هرگونه اعمال زور و قانون حتی در چارچوب قوانین تصویب شده علاوه بر نداشتن اثر مثبت بر روی جامعه موجب مقاومت پنهان افراد در برابر این فشار می گردد، به صورت ظاهری ممکن است در محیط هایی که جبر یا قانون حاکم است به این قوانین عمل شود (اجرا شوند) ولی خارج از آن محیط مانند فضاهای خصوصی و دوستانه (منزل) طبق خواسته های خود عمل می کنند و قانون نمی تواند بر تمام فضاهای شخصی و خصوصی افراد نظارت داشته باشد.
مجدداً تاکید می کنم تغییر هر رفتار فرهنگی باید با وسایل فرهنگی و آموزشی بسترسازی شود تا در نهایت به نتیجه مطلوب برسیم.
زمانی که قانون نتواند ارزشها و سلایق مورد قبول و پسند جوانان را ارایه دهد ابزاری بجز ابزار و شیوه فرهنگی جوابگوی نیازها و سلایق جوانان نیست.
* به نظر شما در سالهای پس از انقلاب اسلامی فرهنگ سازی در زمینه پوشش و لباس در میان مردم صورت گرفته است؟
- الگوهایی در این سالها ارائه داده شده ولی نتیجه نداشته است و شاهد این حرف هم مغایرت پوششی بعضی از افراد با فرهنگ جامعه و یا مقابله آنها بصورت مقاومت منفی بوده است. علت این مسئله را هم باید در عدم فرهنگ سازی مناسب و ایجاد باور صحیح در بین مردم و توجه به ذوق و سلیقه مردم جستجو کرد.
* شما طرح موضوعی مثل لباس ملی را چگونه می بینید؟
- لباس و پوشش ملی را از خارج از مردم نمی توان با قانون و طرح بر روی فرهنگ و سلایق جامعه اعمال کرد بلکه طبق باورهای هر جامعه و قومی و با توجه به فرهنگ آنان یک مسئله کاملاً خودجوش است.
تعیین پوشش برای مردم به نوعی تغییر در هویت فرهنگی آنهاست و طرح مورد باور درونی فرهنگ اقوام مختلف نخواهد بود.
به عبارت دیگر اگر مجلس لباسی را به عنوان لباس ملی تعیین کند و قوه قهریه و دولت آن را با اعلام اینکه قانون است بر تن مردم کنند، از هم اکنون ناموفق بودن این طرح مشخص است. در انتخاب لباس عناصر فرهنگی، سنتی و باورهای مردم و حتی عنصر زیبایی و ارزشی مهمترین عوامل تعیین کننده پوشش این جامعه محسوب می شوند.
* برای داشتن الگوهای جذاب ایرانی چه باید کرد؟
- باید به نیازها و خواسته های روز جوانان جامعه توجه کرد نیاز به تنوع طلبی، شاد بودن، توجه به سلایق مختلف از نیازهای تمام افراد یک جامعه است که اگر با فرهنگ آن جامعه ترکیب شود می تواند الگوهای جذابی برای جامعه ما باشد.