سفارش تبلیغ
صبا ویژن


کشور ما در قاره آسیا و بخصوص خاورمیانه از بلاخیزترین سرزمین هاست و این شرایط به عنوان یک اصل اجتناب ناپذیر ایجاب می نماید که دست اندرکاران نظام سلامت روان کشور شرایط را برای بهبود زندگی بازماندگان حوادث غیرمترقبه فراهم آورند. ابعاد ارایه خدمات در این مقوله با اهمیت است.
داشتن آگاهی های لازم از هریک از شاخه های سلامت به خصوص سلامت روان، در شرایط بحران می تواند بازماندگان حوادث را به سمت شرایط عادی و رضایت مندی هدایت کند.
مداخله بهداشت روان پس از بلایا
مداخله مشاوره در بحران، با هدف کاهش واکنش های پس از آسیب  در بازماندگان یک حادثه، به عنوان خدمتی از فرآیندهای برنامه ریزی شده سلامت تعریف شده است. می توان گفت این فرآیند با ارتقاء توانمندی کنار آمدن با مشکلات پس از فاجعه به قدرت سازش و هماهنگی بازماندگان با شرایط جدید می افزاید.
آموزش مشاورانی که آگاهی لازم نسبت به شرایط بحرانی بازماندگان را داشته باشند اهمیت فوق العاده ای دارد.
به وجود آوردن امنیت روانی از طریق مشاوره
می توان گفت که هر حادثه، موقعیت یا بلایی که موجب بر هم خوردن شرایط طبیعی زندگی افراد شود سبب به هم خوردن امنیت روانی (تعادل روانی) می شود به طور مثال مرگ یکی از نزدیکان، از دست دادن شغل، محیط زندگی و...
افزایش مهارت های مشاوران جهت برقراری یک ارتباط موفق و منظم برای تقویت روش های تطابق (هماهنگ سازی با شرایط جدید) در بازماندگان، می تواند به موارد ذیل منجر شود:
۱- افزایش درک واکنش های طبیعی به تنش ها و فشارهای جامعه
۲- افزایش احترام به بازماندگان
۳- توسعه مهارت های ارتباطی و سازشی با آسیب دیدگان
۴- افزایش توانایی در اداره موقعیت های مشکل
۵- ارتقای مهارت های حل مسأله (بحران)
تمامی مهارت های فوق به ارتقای توانمندی بازماندگان از مراحل سوگواری و انهدام دنیایی که به دلیل فاجعه آن را از دست داده اند منجر می شوند.
بازمانده فاجعه
بازمانده به افراد و خانواده هایی اشاره دارد که از فاجعه و عوارض آن دچار آسیب شده اند و بازماندگان بلایا، یک واقعه غیرمنتظره و پرتنش را تجربه می کنند، این افراد قربانی یک فاجعه شده اند ولی در حال جمع آوری توان و افزایش ظرفیت روانی خود در طول زمان برای سازش با شرایط جدید می باشند.
بازماندگان بلایا افرادی از سنین، طبقات اجتماعی، نژاد و قومیت های متفاوت هستند، که در صورت امداد و حساسیت های عاطفی و اطلاعات و راهنمایی کافی از جانب مشاورین به طور قطع می توانند به زندگی طبیعی خویش بازگردند.
گروه های سنی در بلایا
هر دوره سنی همراه با مشکلات خاصی است که در زندگی روزمره با آنها سروکار داریم. بی تردید بعضی از گروه های سنی به دنبال بروز تنش پس از بلایا، آسیب پذیرترند.
مطالعات انجام شده بر روی کودکان و افراد مسن نشان می دهند که در شرایط وقوع بلایا این گروه در معرض خطر بیشتری از نظر روانی و جسمی هستند. نوجوانان نیز به عنوان یک گروه مستعد تحت تأثیر درازمدت و وسیع روانی فاجعه هستند.
برای مشاورینی که جهت مداخله در بحران، به مناطق آسیب دیده اعزام می شوند داشتن دانش پایه در مورد روانشناسی کودک بسیار ضروری است، به علاوه خصوصیات فرهنگی و قومیتی منطقه آسیب دیده باید با شرایط و دانش عمومی مشاوران منطبق باشد. همچنان که کودکان رشد می کنند و از مراحل مختلف رشد می گذرند تغییرات سایکو بیولوژیک (روانی- جسمی) را تجربه می کنند. برحسب سن کودک آسیب دیده مشاوره باید براساس سیستم های مختلف: جسمی، روانشناختی، اجتماعی و رفتاری انجام شود.
ضربه روانی پس از وقوع فاجعه
برای کودک مرگ یا عدم دسترسی روان شناختی به فردی که او را پرورش داده نه تنها یک رویداد آسیب رسان است بلکه سبب اختلال جدی در رشد او می گردد.
به همان شکل که سیستم های مختلف کودک رشد می کنند، حالت های هیجانی و روانشناختی مختلف او نیز نیازمند شرایط مساعد برای رشد می باشند، لذا یک عامل تحریک کننده با شیء مورد علاقه اش برای بازگشت به شرایط عادی ضروری است.
تمام رویدادهای غم انگیز همراه با تجارب دیداری و شنیداری هستند که در لحظه وقوع حادثه غیرقابل درک اند. شنیدن صداهای اولیه یک زمین لرزه، دیدن زمین شکاف خورده و فرو ریختن ساختمان ها سبب واکنش های اضطرابی با سطوح مختلف شدت می شوند. این چنین رویدادهای عینی و ترسناک در فکر ثبت شده، محرکی مکرر برای آسیب های روانی و جسمی کودکان خواهند بود. وقتی این مسایل همراه با از دست دادن والدین باشند تعیین این که واکنش های کودک نشان دهنده ضربه روانی یا علایم زودرس سوگواری است، مشکل است.
البته باید خاطرنشان کرد که اهمیت واکنش والدین به سطح تنش کودکان یکی از عوامل مهم و مؤثر در بازگشت کودک به شرایط عادی روانی- جسمی است.
جمعیت سالمندان
این گروه ویژگی ها و مشکلات خاص خود را دارند که آنان را در برابر بلایا تأثیرپذیر می سازد و به دلیل کاهش فعالیت های شناختی و حرکتی ممکن است واکنش های غیر مؤثر و ناکارآمد از خود نشان دهند. به طور مثال بعضی از افراد سالمند به دلیل انتقال به محیطی ناآشنا و پر از جمعیت ناشناس احساس ناامنی و آسیب بیشتری کنند.
مشاورین و کارکنان بهداشتی باید در مورد علایم افسردگی در بازماندگان سالمند بلایا هوشیاری بیشتری داشته باشند، چرا که ممکن است از دست دادن افراد خانواده و... به تجربیات فقدان های قبلی آنان اضافه شده و منجر به افسردگی آنان شود.
بسیاری از سالمندان به خصوص کسانی که فقیر، مهاجر یا غیرماهر هستند ممکن است منابع حمایتی خود را از دست بدهند، ظرفیت های فیزیکی شان کاهش یابد، این افراد در اثر تخریب محیط پیرامون و سیستم های مهم پشتیبانی (روانی- جسمی) در معرض مرگ ناشی از افسردگی و یا شرایط محیطی نامتناسب هستند.
بازنگری گذشته
واکنش هایی که افراد مسن به یک سانحه نشان می دهند نه تنها متأثر از تأثیر مستقیم فاجعه برروی زندگی  آنان است (آنچه که دیده- شنیده- احساس کرده و...) بلکه بستگی به خاطراتشان از وقایع گذشته هم دارد. این بازنگری وقایع گذشته محصولی از تلاش طبیعی برای بازگشت به شرایط متعادل زندگی در شرایط بحرانی است

   مدیر وبلاگ
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :33
بازدید دیروز :8
کل بازدید : 104720
کل یاداشته ها : 85


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ