در چهارشنبه سوری شهرهای ایران هرکدام برای خود مراسمی جداگانه دارند. در حقیقت مراسم چهارشنبه سوری در مناطق مختلف با هم متفاوت است. البته در قدیم این مراسم به گونهیی دیگر بود. این بخش به مراسم چهارشنبه سوری در قدیم و اکنون میپردازد.
تهران قدیم
در تهران قدیم، بوتههای خشک را از بیابانهای اطراف جمع میکردند و با شتر به شهر میآوردند و در محلات مختلف میچرخاندند. پس از غروب خورشید، بوتههای خشک و اسباب جمع میکردند و با آنها آتشی درست میکردند که همه باید از روی آن میپریدند و همان شعر معروف «سرخی تو از من، زردی من از تو» را میخواندند. فشفشه و هفت ترقه هم بوده اما از بمبها و نارنجکهای دستی امروزی خبری نبوده است.
شیراز
در شیراز به دوشب، چهارشنبه سوری گفته میشود: یکی چهارشنبه آخر ماه اسفند )چهارشنبه آخر سال( و دیگری چهارشنبه آخر ماه صفر. با توجه به ارادتی که شیرازیان به حافظ دارند، با شعر او تفال میزنند. در قدیم برخی زنان و دختران شیراز به سعدیه رفته و در آب حوض ماهی، آب تنی میکردند و با جام دعا آب بر سر میریختند. همچنین رسم است که دختران دم بخت در این شب به زیارت شاه چراغ )ع( میروند. فال گوش ایستادن در چهارشنبه سوری نیز نزد زنان شیرازی مرسوم است. زنی که بخواهد فال گوش بایستد، چادر سر کرده، نیت میکند و در گوشهیی از کوچه میایستد و بر اساس گفته عابران تفال میزند. اگر گفته را مطابق میلش دید، خود را به مراد رسیده میداند. از جمله مراسم دیگر که شیرازیان دارند، پختن آشی است به نام «آش ابودرداأ» این آش را هم بخاطر درمان بیماری و هم بخاطر بخت گشایی میپزند. رسم دیگر اینکه، دختران به محل معروفی به نام خانه سید ابوتراب که در داخل شهر در کوچه شیشه گرها واقع شده است میروند و زیر درخت کهنسالی که در آن خانه وجود دارد، حلوا میپزند، سپس آن را بین فقرا تقسیم کرده و از صاحب خانه که سیدی بزرگوار و صاحب کرامت بوده و ششصد سال قبل از
این میزیسته، حاجت میخواهند. همچنین مردان و زنان شیراز معتقدند اگر عصر روز سه شنبه آخر سال در آب سعدی )آبی که از قنات آرامگاه سعدی یا حوض ماهی جریان دارد( شست و شو کنند، تا سال دیگر بیمار نمی شوند.
گیلان
در آخرین سه شنبه سال در گیلان نیز آیینهای خاصی اجرا میشود. در شب چهارشنبه سوری باید حتما اسپند، کندر، گلاب و شمع در خانه باشد. اسپند و کندر را دود میکنند، گلاب را به صورت خود میزنند و شمع را به نیت روشنایی روشن میکنند. گیلانیها خاکستر آتش افروزی شب چهارشنبه سوری را صبح چهارشنبه پای درختها میریزند و معتقدند که درختها را بارور می کند و کسانی که قصد زیارت اماکن متبرکه را دارند در این روز به نیت سفر از خانه خارج میشوند. در بسیاری از ایلها و دهکدههای کوهستانی گیلان، که به آداب و سنن ایرانیان باستان دلبستگی بیشتری دارند، در استقبال از سال نو، مراسم آتش افروزی را در شب چهارشنبه برگزار میکنند. دور ریختن وسیلههای کهنه و فرسوده زندگی نیز در این روز معمول است.
مازندران
رسم چهارشنبه سوری در مازنداران با برپایی هفت بوته آتش به نشانه هفت فرشته و امشاسپند اجرا میشود و مردم باور دارند که آتش تطهیر کننده است و بدی و مرگ را میسوزاند. مردم مازندران سرخی آتش را نشانه سلامت و گرمایش را زندگی بخش میدانند. مردم در هنگام پریدن از آتش با این عبارتها با آتش سخن میگویند: « زردی من از تو، سرخی تو از من، سرخی آتش مال ما، زردی ما مال شما، چهارشنبه سوری میکنیم، سینه بلوری میکنیم. گل چهارشنبه سوری، درد و بلا رو ببری» سپس آش چهل گیاه میپزند که دوا و درمان است. صدای برخورد قاشق و کاسه نیز نشان دهنده شروع مراسم قاشق زنی است و دختر و پسرها با پوشیدن چارقد و چادر در کوچهها قاشق زنی میکنند و میگویند: «ای اهل محل، اهل در این منزل، شگون امشب است، هدیه بریزید داخل پیمانه و کاسه.» در هنگام غروب دختران دم بخت به کوچهها میروند و در پشت پنجره فال گوش میایستند تا ببینند پدری به دخترش چه میگوید و آن سخن را به فال خوب یا بد ازدواج خود تعبیر میکنند.
مرکزی
در بسیاری از روستاهای استان مرکزی رسم بر این است که جوانانی که نامزد دارند از روی بام خانه دختر، شال خود را پایین میاندازند و دختران در گوشه شال، شیرینی و تخمه میپیچند. این رسم را شال اندازی میگویند. از دیگر رسمهای چهارشنبه سوری، مراسم قاشق زدن است که مردم و بعضا کودکان کاسه و قاشق را به هم کوبیده و در پشت در پنهان میشوند و صاحبخانه نیز تخم مرغ یا تنقلاتی داخل کاسه میاندازد.
آشتیان
در آشتیان از توابع استان مرکزی مرسوم است که کوزهیی خالی را از بالای بام در شب چهارشنبه سوری به پایین میاندازند. اهالی، این کار را به این نیت انجام میدهند که قضا و بلای خانه و اهل آن با شکستن کوزه از خانه بیرون برود. مراسم قاشق زنی و فالگوش ایستادن این ولایت نیز شبیه سایر مکان هاست.
آذربایجان
خرید چهارشنبه آخر سال از جمله سنتهای قدیمی مردم تبریز در این روز محسوب میشود. کودکان نیز چهارشنبه سوری را بخاطر ترقهها، آتش افروختنها و خرید هایش دوست دارند. چرا که بخشی از خرید سنتی این روزمخصوص کودکان است و مردم برای بچههای خود اسباب بازی میخرند. پسربچهها به خرید ماشین اسباب بازی و تفنگ علاقه زیادی نشان میدهند و اکثر دختر بچهها اسباب بازی آخر سال را قولچاخ یعنی عروسک میخرند. خانمهای خانه دار هم به خرید( آینا و درآخ )آیینه و شانهو همچنین سوپورگه(جارو)میپردازند و میخواهند سال جدید را با آیینه و جارو و شانه جدید آغاز کنند. خرید آجیل چهارشنبه سوری از دیگر بخشهای خرید سنتی این روز در تبریز است. شهر تبریز که بخاطر آجیلهای متنوع و مرغوبش شهره است، برای این روز سنتی نیز آجیل مخصوص را دارد. شال ساللاماق یا باجالئق از جمله سنتهای قدیمی آذربایجانیها در چهارشنبه آخر سال محسوب میشود. برخی از جوانان و نوجوانان آذربایجانی با برداشتن شال یا توبرهیی در چهارشنبه سوری خود را برای اجرای این رسم قدیمی آماده میکنند و اغلب با تاریکی هوا به خانه دوست و آشنا و فامیل وهمسایه و غریبه میروند و شال خود را طوری آویزان میکنند که دیده نشوند. در گذشته اکثر خانهها در سقف دریچهیی داشتند و معمولا شال از آن قسمت آویزان میشدأ تا صاحبخانه هدیهیی را در آن بپیچد. امروزه این رسم حالتی دیگر یافته است. برای مثال در را میکوبند و وقتی صاحبخانه در را باز کرد بدون دیده شدن با انداختن بخشی از شال به داخل خانه ، در را به روی صاحبخانه میبندند و بعد از گرفتن هدیه شال را برداشته و فرار میکنند. هدیه گذاشته شده در داخل شال میتواند چیزهای مختلفی باشد که از آن جمله میتوان به انواع شیرینی و آجیل چهارشنبه سوری، میوه و ... اشاره کرد. در شب چهارشنبهسوری گروهی از جوانان در کوچهها یا پشت بام منازل خود مخصوصا در روستاها اقدام به افروختن آتش میکنند و سپس از روی آن پریده و میگویند.
اتیل باتیل چارشنبه، بختیم آچیل چارشنبه، باش آغریم دیش آغریم، بوردا قالسین چارشنبه.
مراسم فالگوش نیز در آذربایجان برگزار میشود. همچنین صبح روز چهارشنبه، نزدیک طلوع آفتاب، مردم شهرها و روستاها از بزرگ گرفته تا کوچک ، دسته دسته بر سر انهار و چشمه سارها رفته وضمن شادی و ترکاندن ترقه سه یا هفت بار از روی آب میپرند و برای خود در سال جدید آرزوی سلامتی میکنند. گروهی نیز با اعتقاد به اینکه آبها هنگام تحویل سال نو متولد میشوند، کوزههای کهنه خود را شکسته و کوزههای تازه را با آب پر میکنند تا بعدا در سال جدید به کنج اتاقها بپاشند یا در مشک بریزند و یا با آن چای دم کنند تا در سال جدید مایه برکت باشد.