متاسفانه در حال حاضر چهارشنبه سوری به معضلی برای خانوادهها، جامعه و امنیت عمومی شهرها تبدیل شده است. هر سال با نزدیک شدن به چهارشنبه سوری، شاهد افزایش حوادث و وقایع ناشی از استفاده از مواد محترقه و آتش سوزی خانهها هستیم. این حوادث تلخ نشان از این واقعیت دارد که بسیاری از نوجوانان و جوانان ما خطرات ناشی از استفاده مواد محترقه را درک نمیکنند.
از سوی دیگر خانوادهها نیز کنترل کمتری بر روی فرزندان دارند. مسوولان امنیتی و نیروهای انتظامی نیز با وجود کنترلهایی که انجام میدهند نتوانستهاند این معضل را ریشهکن کنند.
وحیده دبیریان(روانشناس) در زمینه ریشه یابی مشکلات ناشی از چهارشنبه سوری، به سبک امروزی، میگوید: «هر روز که به چهارشنبه آخر سال نزدیک میشویم، صدای انفجارها یکی پس از دیگری به گوش میرسد. صدای نارنجک، سیگارت و... فضای کوچه و خیابان ها را به خود اختصاص داده است.
راستی چرا این صداها بعد از این همه سال از بین نرفته اند? آیا فقط این بچهها نگه دارنده این دسته از میراث فرهنگ کشورمان هستند? اگر بخواهیم به صورت جزیی به این موضوع بپردازیم، به چیزی جز عقدههای درونی افراد نخواهیم رسید. عقدههای دوران کودکی، اینک در سالهای 12 تا 18 سالگی فوران کرده اند . اکثر این گروه از بچهها از طرف گروه هم سن و سال خود مورد بی توجهی قرار گرفته اند. این قشر خاص نیاز به توجه فراوان دارند. آنها بخاطر طرد شدن از طرف خانواده میخواهند بقیه مردم را متوجه خود سازند و از اینکه مردم در مراسمی چون چهارشنبه سوری در ازای این سر و صداها از خود واکنش نشان میدهند، احساس لذت و رضایت دارند.
ما انسانها ای کاش آخرین لحظات سال را به کام دیگران تلخ نکنیم.
بیایید نحوه عمل هر چیزی را ابتدا مورد توجه قرار دهیم. و زمانی که نوبت به خودمان رسید. در ارزیابی تکامل خود، حساس تر و ملایم تر برخورد کنیم. در دنیای پرهیاهوی امروز دیگر بغض کودکی ما را به گریه وا نمی دارد.
آدمها چشم در چشم هم از کنار هم عبور میکنند و هر از گاهی لبخندهای تلخشان را بدرقه یکدیگر میکنند! و اما والدین، دیگر نگاه های مهربانشان را از فرزندان دریغ کرده اند. و بچهها را در فضایی بین خانه و خیابان رها نموده و فضای امن خانه را برای آنها حرام کرده اند.
بچهها در فضای خیابانها غوطه ورند، و در خیابانها شادی و آزادی و آرامش بیشتری را طلب میکنند! بیایید وقت بیشتری را با کودکان خود بگذرانیم. و راههای بهتری را برای شاد بودن و خندیدن، انعطاف و اعتماد ، اراده و تصور خلاق به آنها بیاموزیم.»
آیا میتوانیم شادیها را مدیریت کنیم?
چهارشنبه سوری در حال حاضر، به نوعی انفجار هیجان و شادیهای حبس شده، تبدیل شده است. متاسفانه بیشتر افراد از پیشینه تاریخی و فلسفه وجودی آیینهای ملی مختلف، از جمله چهارشنبه سوری، اطلاعی ندارند. با تفحا و مطالعه در مورد جزییات و چرایی برگزاری این آیینها، میبینیم که بسیاری از این جشنهای ملی زیبااز جمله چهارشنبه سوری به هیچ وجه جنبه آسیب یا تخریب نداشته، بلکه فقط بهانهیی بوده اند برای شادیهای جمعی و دوری از روحیه غمگین ناشی از مشکلات روزگار.
متاسفانه در حال حاضر میبینیم، جشن چهارشنبه سوری از شکل
سنتی اش بسیار فاصله گرفته و به نوعی تخریب و آسیب رسانی تبدیل شده است.
انواع ترقهها و وسایلی که بطور آنی منفجر میشود و میتواند در تخلیه شادی یک نوجوان یا جوان، کمک کننده باشد، گاه برای سلامتی استفاده کننده و کسانی که در اطراف او هستند، تهدیدی جدی به شمار میآید. دیگر از آن رسمهای پرمعنایی که به آن اشاره شد، هیچ خبری نیست.
وسایل تشکیل دهنده برای برگزاری جشن، فقط و فقط ترقههایی است در انواع مختلف که سر و صدای زیادی ایجاد میکنند! کافی است در شب چهارشنبه سوری در خیابانهای شهر قدم بزنید. بعید است اگر در یک مسیر کوتاه، حداقل 3 تا 4 ترقه به زیر پای شما انداخته نشود. سر و صدای ناشی از انفجار این ترقههای ریز و درشت، درحالی که دست هر یک از جوانان و نوجوانان محله، پر از آنها است، سرسام آور است. اما آیا تا به حال از خود پرسیده ایم، چرا باید سرانجام برگزاری یک جشن باشکوه اینچنین شود?
جشنی که قدمتی دیرینه داشته و حتی با خواندن جزییات برگزاری آن در گذشته، انسان شادی و نشاط خاصی را احساس میکند! پاسخها پر است از کاستیهای موجود در جامعه. در جامعه ما شادیها حبس شده و فرصتی برای ابراز پیدا نکرده اند. به دلیل عدم مدیریت در زمینه شادی و بخصوص نوع جمعی آن، شادیها به نوعی حذف یا کمرنگ شده اند و تنها فرصت، حتی برای لحظهیی شاد بودن مثلا همین جشن چهارشنبه سوری غنیمت شمرده میشود و به بهانه تخلیه شادیها و هیجانهای حبس شده، حتی جنبه تخریبی پیدا میکند. بعضی افراد چون نمی خواهند دچار دردسر شوند، بطور کلی جشنهایی چون چهارشنبه سوری را قابل حذف دانسته و حتی بدون توجه به قدمت و پیشینه تاریخی و ملی ، منکر اجرای آن میشوند.
آیا تا به حال از خود پرسیده ایم چرا کشوری چون کشور ما که دارای بافت جمعیتی بسیار جوانی است )بیش از 33 میلیون جوان(، برنامه ریزی و مدیریت جامعی برای اجرای مراسم شادی جمعی و در نتیجه افزایش نیروی نشاط و روحیه کار و فعالیت در جامعه ندارد? چرا در جامعه ما به مساله شادی مردم که مسالهیی حیاتی و مهم است، نگاهی سراسر جرم گونه و منفی میشود? باید توجه کرد که ساماندهی شادیهای ملی مانند چهارشنبه سوری نه تنها سبب آسیب اجتماعی نمی شود بلکه سبب کنترل بسیاری از آسیبهای اجتماعی و همچنین افزایش روحیه نشاط و شادابی در زندگی روزمره تمامی افراد جامعه خواهد شد. ساماندهی و مدیریت صحیح شادیها امری بسیار ضروری است و باید به آن با دقت بیشتری نگریست. جوانان در جامعه در حال توسعه ایران، شرایط سراسر ناپایدار و متلاطمی دارند. نکته بسیار قابل توجه و مهم این است که فراهم کردن شرایط تفریح و شادیهای سالم، سبب کاهش رفتارهای نابهنجار و افزایش روحیه جمعی کشور )بخصوص جوانان( خواهد شد. بنابراین آسیب شناسی و مدیریت شادی در جامعه ما مسالهیی بسیار ضروری است که با داشتن برنامه ریزی دقیق، میتواند به تغییر و تحولات بنیادین در احوالات و رفتارهای تم
امی افراد، منجر شود. به این راهکارها جهت مدیریت شادی در برگزاری مراسم چهارشنبه سوری، توجه کنید:
در نظر گرفتن مکانهایی که با مناطق مسکونی فاصله داشته باشد و هدایت افراد به این اماکن برای اجرای مراسم
تولید و توزیع ابزارهای مختلف تفریح و شادی به صورت علمی و استاندارد
وضع قوانین و آموزش مجریان آن برای برخورد صحیح با افراد در مراسم شادی
اطلاع رسانی و آگاهی دادن به افراد بخصوص جوانها در مورد فلسفه وجودی آیینها و جشنهای ملی، همچون چهارشنبه سوری
در هر صورت میتوان با تدبیر و برنامهریزی لازم، نه تنها چهارشنبه سوری و سایر جشنهای ملی را حذف یا کمرنگ نکرد، بلکه فرصتی مناسب ایجاد کرد، تا تمامی افراد بتوانند در کنار هم این مراسم زیبا را با کمترین آسیب برگزار و روحیهیی شاد پیدا کرده و به تخلیه هیجان